پاي ارزش ها بايستيد
نوشته شده توسط : feraghat90
 


سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

http://feraghat90.blogfa.com/post-1115.aspx


آن جايي كه پاي حفظ ارزش ها و تداوم بخشيدن به آنهاست، يا صحبت از استحاله ارزش هاست، يك خط كشي وجود دارد؛ شما نمي توانيد بگوييد من نه اين طرف هستم نه آن طرف. مگر مي شود؟ اين مي شود بي هويتي. مگر مي شود آدم به يك ارزش، هم معتقد باشد، هم نباشد؛ يك ارزشي را، هم پاس بدارد، هم ندارد؟ اينجا آدم بايد موضع انتخاب كند و پاي آن بايستد. البته من هيچ نفي نمي كنم؛ ممكن است كسي اشتباه كند. در اين صورت انسان خطا را جبران مي كند؛ كما اينكه در مواردي به بعضي از دوستاني كه آثار خودشان را به من ارائه كردند يا از طريق ديگري من آن آثار را ديدم و به نظرات نقادانه اي رسيدم، چه در بازي ها، چه در محاوره ها و به قول شما ديالوگ ها، چه در برخي از صحنه پردازي ها، به آنها گفتم. البته بعضي اصلاح كردند، بعضي هم اصلاح نكردند. ما از آنهايي كه اصلاح كردند، تشكر كرديم، اما از آنهايي كه اصلاح نكردند، هيچ وقت گله نكرديم كه چرا اصلاح نكرديد؛ چه برسد بالاتر از گله. به هرحال در اينجا حدودي وجود دارد. مگر مي شود نسبت به اين حدود بي تفاوت بود؟ همان طور كه در ابتدا گفتم، نمي شود نسبت به ارزش ها بي تفاوت بود. اين را نبايد به حساب خط و جناح سياسي الف و ب گذاشت. سندي از اسناد منتشر شده وزارت خارجه آمريكا درباره جريان كودتاي بيست وهشت مرداد را ترجمه كرده و براي من آوردند. البته به هنگام وقوع اين حادثه، سن من زياد نبود، چهارده، پانزده سال داشتم، چيزهاي اندكي يادم هست، اما از زبان ها بسيار شنيده ام و در آثار هم زياد خوانده ام؛ ولي به اين تفصيل هيچ جا وجود ندارد. آنهايي كه خودشان دست اندركار اين جريان بودند، اين اسناد را نوشتند و براي وزارت خارجه و سازمان سيا فرستادند. اين اسناد متعلق به آمريكايي هاست. البته عمليات، بين آمريكايي ها و انگليسي ها مشترك بوده كه در اين گزارش كاملاً منعكس شده است. آن بخش مورد توجه من اين است؛ «كيم روزو لت»15 مي گويد وقتي ما به تهران آمديم، يك چمدان بزرگ پر از مقاله هايي كه نوشته شده بود و بايد ترجمه مي شد و در روزنامه ها به چاپ مي رسيد، و نيز كاريكاتور هايي را با خودمان آورديم. شما فكرش را بكنيد، دستگاه سياي آمريكا براي ساقط كردن حكومتي كه با آنها ناسازگار بود و منافع آنها را تأمين نمي كرد؛ حكومتي كه به آراي مردم متكي بود -برخلاف همه حكومت هاي دوران پهلوي، اين يك حكومت ملي بود كه قانوني و با آراي مردم بر سر كار آمده بود- تحت عنوان اينكه ممكن است پشت پرده آهنين شوروي برود، از همه ابزارها از جمله از ابزار هنر، عليه آن استفاده كرد. البته آن روز كاريكاتوريستي كه هم به درد اينها بخورد و هم بتواند مورد اعتمادشان قرار گيرد، لابد نبوده است؛ لذا با خودشان كاريكاتورهاي آماده را آورده بودند! در آن اسناد آمده است كه ما به بخش هنري سازمان سيا سفارش كرديم كه اين چيزها را تهيه كند. اتفاقاً دو، سه سال پيش نيز ايتاليايي ها كتابي نوشتند كه به فارسي هم ترجمه شده است. آنجا هم به وجود بخش هنري سازمان سيا و فعاليت هاي گوناگونش اشاره شده است. سياست، اين گونه از هنر استفاده مي كند. شما در اينجا مي خواهيد چه كار كنيد؟ اگر همه سياست مداران و مستكبران و قلدران و صاحب اختياران دنيا مي آمدند در مقابل كتاب مقدس خودشان قسم جلاله مي خوردند كه از هنر استفاده نكنند، مي شد آدم نسبتاً خيال راحتي پيدا كند و بگويد بسيار خب، الحمدلله هنر خلاص شد، اما آنها از هنر استفاده مي كنند. شما مي خواهيد چه كار كنيد؟ آيا شما مي خواهيد در مقابله با مطامعي كه آنها به وسيله هنر به آن مي رسند، از اين ابزار بهره نبريد؟ اين خردمندانه است؟ نه، اين خردمندانه نيست.1/5/80هر پيامي، هر دعوتي، هر انقلابي، هر تمدني، هر فرهنگي مادامي كه در قالب هنر ريخته نشود شانس ماندن ندارد؛ شانس نفوذ و گسترش ندارد، و فرق هم بين پيام هاي حق و باطل نيست، هنر يك ابزار فوق العاده است.27/10/65 من مي گويم براي اينكه سايش پيدا نكنيد، از عوامل دروني خودتان شروع كنيد؛ عواملي كه در جمع خود شما هست. البته براي عواملي هم كه مربوط به بيرون شماست، فكر كنيد. فكر كنيد، پيشنهاد بدهيد، طلب كنيد و بخواهيد، اما پيشرفت كار را متوقف به آنها ندانيد. از خودتان شروع كنيد و با شرايط موجود، كار را دنبال نماييد. از جمله كارهايي كه بايد بكنيد، يكي اين است كه مخاطب خودتان را خـلق كنيد. اگر به فكر اين باشيد كه مخاطب جبهه مقابل را تصرّف كنيد، ممكن است همين فكر، شما را وسوسه كند كه به تقليد كار جبهه مقابل بپردازيد. بعضي از عناصر جبهه خودي كه مثلاً داستان مي نويسند يا فيلم مي سازند، با اين خيال كه مخاطبين جبهه مقابل را جذب كنند، به مسائلي مي پردازند كه نويسنده يا فيلم ساز جبهه مقابل به آنها پرداخته است. مثلاً آنها براي جاذبه فيلم از عامل زن، يعني عامل جنسي، استفاده مي كنند؛ اينها هم همين كار را مي كنند. اين كار به هيچ وجه صحيح نيست؛ چون به سايش در جبهه خودي كمك مي كند. بنده اين را قبول ندارم. نه فقط قبول ندارم، بلكه تصور مي كنم اين فكر، غلط و اين كار، اشتباه است. ما بايد مخاطب خودمان را خلق كنيم. اگر دشمن ما با تكرار يك حرف، گوش ها را با آن آشنا مي كند، ما نبايد مجبور شويم حرفي را كه او مي خواهد، تكرار كنيم. اگر او با خوراندن يك خوراك، ذائقه جديدي براي مردم كشور خلق مي كند، ما نبايد تابع آن ذائقه خلق شده باشيم. خودمان بايد ذائقه ديگري خلق كنيم؛ يعني هماني كه مطابق فكر و ايمان و عقيد ه ماست. خلاصه اينكه، اگر دشمن خصوصياتي را در كار خودش برجسته مي كند، ما تقليد نكنيم. فرض كنيد دشمن در قصه و شعر و فيلم و فيلم نامه خود، از خصوصيت انتقاد از وضع موجود استفاده مي كند. آيا ما هم بايد براي عقب نماندن از او، در قصه و شعر و فيلم و فيلم نامه خود، از وضع موجود انتقاد كنيم؟ مي دانيد نتيجه اين كار چه خواهد شد؟! مي دانيد آخرش به كجا خواهد رسيد؟! آيا انتقاد از وضع موجود يك ارزش است كه ما آن را ارزش به حساب بياوريم؟! اصلاً چرا از وضع اسلامي و الهي خودمان انتقاد كنيم؟! چرا انتقادي كنيم كه به معناي عيب جويي، ايرادگيري و نيش زدن است. چرا به خودمان نيش بزنيم؟! آيا وضع موجود، اشكالي دارد؟ اگر دارد، همت بگماريم تا اشكال را برطرف كنيم. چرا خرابش كنيم؟! ما نبايد به خودرويي كه در گردنه نفس گيري، ناله كنان بالا مي رود؛ حركتش كند است و مشكلي دارد، سنگ بزنيم. چون اگر سنگ بزنيم متوقف مي شود. بايد به آن خودرو كمك كنيم و هلش بدهيم تا بالا برود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران

kayhannews.ir

 





:: بازدید از این مطلب : 109
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 27 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: